یاری خدا به وسیله قلب اساسا چیزی جز صفا وصیقل جان ودرون وتعالی بخشیدن به خویشتن خویش وتسلیم دربرابر خالق جهان نمی تواند باشد...
1.یاری با قلب
کسی که می خواهد خداوند متعال را باقلب یاری کند باید قبل از هر کاری به خود سازی وتزکیه نفس بپردازد زیرایاری خدا به وسیله قلب اساسا چیزی جز صفا وصیقل جان ودرون وتعالی بخشیدن به خویشتن خویش وتسلیم دربرابر خالق جهان نمی تواند باشد.
2.یاری با دست
دست کنایه از قدرت است با این دیدگاه در قرآن می خوانیم :یدالله فوق ایدیهم یعنی قدرت خدا بالاترین قدرت هاست وهیچ قدرتی یارای برابری با قدرت لایزال الهی را ندارد منظور این است که مالک وهرکسی که مخاطب این نامه است بایستی با تمام توان ونیرو درجهت نصرت ویاری خدا قدم بردارد وهرآنچه درتوان دارد درمسیر پیشبرد اهداف اسلام رهنمون سازد.
3.یاری با زبان
مهم ترین وسیله تبلیغ زبان است.این وسیله موثر وپرقدرت بسته به اینکه چگونه ودرچه جهتی به کار گرفته شود نقش وتاثیر خود را آشکار می کند.اگردرجهت تخریب افکار وگمراهی مردم به کار رود به عنوان یک وسیله تبلیغی منحرف وانحطاط آمیز به کاررفته واگر در مسیر تبلیغ احکام وفرامین الهی به کار گرفته شود چنین شخصی درجهت نصرت الهی گام برداشته.
انصاف با خدا
انصاف کردن با خدا به جا اوردن شکر نهمت های اوست وبرای این کار نیز راه اصلی همانا اجرای دستورات ومقررات خداوندی است.
پس نتیجه می گیریم هرگونه کفران نعمت در مقابل الطاف الهی وهر نوع نافرمانی ازدستورات خدا نوعی بی انصافی نسبت به ساحت قدس الهی است .
انصاف با مردم
یعنی اینکه حق هر کسی همانگونه که هست ادا شود وحقوق هر انسانی به طور کامل وبه گونه ای مساوی رعایت گردد.
انصاف با مردم دو گونه است:1-دررابطه با خود.2-دررابطه با خویشان ونزدیکان.
اما حاکم نباید اجازه دهد که نزدیکان وی به اتکای اینکه از طرف حاکم حمایت میشوند نسبت به مردم بی انصافی کنند.